زیبایی و کمال در ساخت
30
ژوئن

زیبایی و کمال در ساخت

چیزی زیباست که با کمترین علامات ممکن، بیشترین نظم ممکن را عرضه کند؛”بیرکهوف” اما زیبایی تنها از طریق نظم و قاعده به دست نمی آید، بلکه نتیجه دو صفت متضاد است که هر دو به یک اندازه ضروری هستند. مفهوم زیبایی در طراحی معماری از جمله مواردی هستند که از بدو پیدایش این هنر همراه آن بوده‌اند و همچنان پس از گذشت سده‌های بسیار نیز از ارزش آنها کاسته نشده است زیبایی و کمال در ساخت در معماری، هنر خلق سازه‌ای زیبا و منحصر به فرد است که از هر جهت، چه نقوش به کار رفته در آن، چه طراحی پلان، چه سبک معماری و حتی خطوط و زوایا، نحوه تعامل با محیط اطراف، ظریف کاری‌ها و کاربردها، تناسب اجزا با یکدیگر، ایجاد تعادل و کنتراست، هنرمندانه و زیبا باشد و بدون کمترین نقصی، هنر خالص معماری را به تصویر کشد.

جهت کسب اطلاعات بیشتر درباره این موضوع تا پایان این مقاله با آرک تک همراه باشید.

طراحی معماری موفق، طرحی است که مکالمه ای دوجانبه با ذهن به وجود آورد، چالش های ذهنی به وجود آورد و بازتاب هایی ایجاد کند. این رابطه معمولا از تجزیه و تحلیل ناکامل نیروهای موثر، حاصل می شود. ترکیبی که کاملا هماهنگ و وحدت یافته باشد، ترکیبی خسته کننده خواهد بود. معمارموفق کسی است که احساس نظم و وابستگی را القا کند و در همان حال چیزهای غیر منتظره را در اثر خود وارد سازد.

در واقع می‌توان گفت که زیبایی شناسی با هنر معماری تلفیق شده و هر دو به یکدیگر وابسته و همبسته‌اند. به بیانی دیگر اصل زیبایی و کمال در ساخت را نمی‌توان جدا از معماری دانست و صراحتا می توان معماری را یک هنر زیبا دانست

آزادی عمل معمار محدود است:

وظیفه ساختار بندی زیبای بناها نیز به او محول شده است وبدین ترتیب،هدف او خلق یک اثر معماری زیبا، یعنی یک اثر خوب با ویژگی های زیباشناسی فراوان است.
یک نقاش می تواند تابلوهایش را در آتلیه خانه اش نقاشی کند.ازادی عمل او محدود به اندازه ی بوم نقاشی است. سرانجام این تابلو هم مانند سایر کالا ها به فروش گذاشته شده و کسی که آن را پسندیده و بر سر قیمتش هم به توافق رسیده ،تابلو را می خرد. ولی در معماری این گونه نیست: عوامل مختلفی چون کاربرد بنا،ساختار، ایستاشناسی،مسائل اقتصادی و قوانین ساخت بنا سبب ایجاد محدودیت در آزادی عمل هنرمند می شوند.بر خلاف هنر نقاشی،مقوله ی زیباشناسی در معماری نقش بسزایی ایفا می کند.

عوامل موثر

تمامی عوامل موثر باید نسبت به یکدیگر سنجدیده شده تا نتیجه کار مصالحه ای میان کل اجزای آن باشد یا به قول رومالدو جیورگلاس :« در واقع قرابت زیبایی شناسی، هم چون قرابت های اخلاقی و اجتماعی همواره منجر به یک هماهنگی دقیق می گردد». هنر معماری در اتاقی ساکت و آرام آفریده نمی شود،بلکه به سفارش یک کارفرمای ساختمان،زیر نظر متخصصین وبا رعایت قوانین حقوقی وفیزیکی تجلی می یابد. از این رو امروزه به خاطر وجود محدودیت های فراوان، امکان ساخت یک بنای خوب به دشواری میسر شده و افزایش نارضایتی ها را به دنبال خواه داشت.

ولی به طور حتم می توانیم اندیش های پیرلوئیجی نروی رادراین مورد تایید کنیم که « با وجود تمامی اجبار ها باز هم آنقدر آزادی عمل باقی می ماند که نقطه نظرات شخصی وروحی خالق بنا در آن متجلی گردد». با وجود تمامی اجبارهای تکنیکی، اثر هنرمند می تواند به یک اثر هنری واقعی و ناب تبدیل شود.این که آیا هر اثر معماری می تواند یک اثر هنری باشد یا خیر خود موضوعی قابل بحث است. اما بدیهی است هدف هر معمار خوب ارائه یک اثر معماری خوب است. منظور از واژه خوب از یک سو رعایت تمامی قوانین فیزیکی بنا،عوامل اقتصادی ،کاربردی و مانند آن واز سوی دیگر تشکیل یک ساختار زیبا و رضایت بخش است. محدودیتهای بسیاری وجود دارد ومیدان عمل تنها به نحوه ی تفسیر اصول و قوانین موجود بستگی دارد.